- فال زدن
- طالع دیدن، از نیک و بد بخت و طالع خود یا دیگری آگاه شدن و از آیندۀ وضع و حال اطلاع یافتن، فال دیدن
معنی فال زدن - جستجوی لغت در جدول جو
- فال زدن
- فال گرفتن طالع دیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فال گرفتن فال زدن تفال فرمودن تفال زدن
ایجاد خال بر نقطه ای از بدن خال کوبیدن
فریاد زدن آواز برآوردن، همچو پروانه بگرد تو پرو بال زنم هر سحرگه بسر کوت رسم گال زنم. (ملک قمی)
خال کوبی کردن، زدن خال یا نقش و نگاری که با یک مادۀ رنگی و سوزن در پوست بدن ایجاد می کنند، خالکوبی کردن، کبودی زدن، وشم زدن
хлопать
flattern
махати крилами
trzepotać skrzydłami
bater as asas
battere le ali
aletear
battre des ailes
fladderen
กระพือปีก
mengepakkan sayap
पंख फड़फड़ाना
לנפנף בכנפיים
날개를 퍼덕이다
kanat çırpmak
kupiga mabawa
পাখা ঝাপটানো
پرندہ کی طرح پر پھڑپھڑانا
فالگیر فال بین طالع بین
در بغل گرفتن
با دست زدن بر سر کسی بقوت
تولید باد کردن برای خنک کردن خود یا دیگران
نواختن و بصدا در آوردن دهل
غارت کردن مسافران در جاده قطع طریق، سرود گفتن
نشستن روی زانو، خم شدن پیش کسی برای تعظیم او