فال گرفتن. طالعبینی: بر قرعۀ چار حد کویت فالی زنم ازبرای رویت. نظامی. به فرخندگی فال زن ماه و سال که فرخ بود فال فرخ به فال. نظامی. از غم و درد مکن ناله و فریاد که دوش زده ام فالی و فریادرسی می آید. حافظ. رجوع به فال شود
فال گرفتن. طالعبینی: بر قرعۀ چار حد کویت فالی زنم ازبرای رویت. نظامی. به فرخندگی فال زن ماه و سال که فرخ بود فال فرخ به فال. نظامی. از غم و درد مکن ناله و فریاد که دوش زده ام فالی و فریادرسی می آید. حافظ. رجوع به فال شود
فریاد زدن. آواز برآوردن: جوانی چو گال عراقی زند به پیری دلم هم وثاقی زند. مولانا ملک قمی (از جهانگیری). همچو پروانه به گرد تو پر و بال زنم هر سحرگه به سر کوت رسم گال زنم. مولانا ملک قمی (از آنندراج)
فریاد زدن. آواز برآوردن: جوانی چو گال عراقی زند به پیری دلم هم وثاقی زند. مولانا ملک قمی (از جهانگیری). همچو پروانه به گرد تو پر و بال زنم هر سحرگه به سر کوت رسم گال زنم. مولانا ملک قمی (از آنندراج)